شعری درباره امام زمان (عج) ان شا الله که مورد قبول باشد.
برگرفته از غزل زیبای دیوان جناب حافظ شیرازی:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت/ کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب /چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است / به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم/ که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم / جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ / که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
.........................................................................................................
اگر حافظ ببیند آن جمال آسمانی را / به خال هندیش بخشد زمینی را زمانی را
بگو می نه،میستان نه، بگوگلگشت ورکنی نه / به یک لحظه کنارش میدهم جان وجوانی را
عجب بردی تو از ما دل، نگار شوخ شهرآشوب / فقط ما نه، که آن لولیِ شوخِ ترکمانی را
ز عشق ناتمام ما جمال نور مخفی شده / ببار ای ابر روحانی بپا کن میهمانی را
من از آن حسن یوسفرنگ چشمان تو میدانم / که عشق از پرده ی عصیان برون آرد جهانی را
تو ای آرامش جانم بیا ومستجابم کن / که صد دشنام بادا این دعاهای زبانی را
بیا مهدی ،می مستی، بهار عالم هستی / که برپای تو افشاند فلک لعل یمانی را
از نقدهای شما به شعرم بسیار خوشحال میشم
موضوع مطلب :